امروزه با توجه به سطح انتظارات جامعه و توقعات مشتریان، آموزش و پرورش رسالتی خطیر بر عهده دارد. پس باید با تکیه بر ابزارهای کارآمد و نیروهای مجرب و آگاه نسلی را تربیت کند که قدرت تطابق و سازگاری را برای زندگانی در سالهای حضور در صحنه اجتماعی داشته باشند و این میسر نخواهد شد مگر با تدبیر و برنامهریزی اصولی.
در این راستا تعامل و ارتباط آموزش و پرورش با سایر نهادها و سازمانهای رسمی و غیر رسمی میتواند سرعت حصول به انتظارها را تسریع کند.
در حقیقت یکی از وظایف این نهاد شناخت ظرفیتهای موجود در زمینههای مختلف و استفاده بهینه از آنهاست. جنبش نرمافزاری، دانش فناوری و تکنولوژی آموزشی و نیروهای متخصص و با تجربه نمونههایی از این ظرفیتهاست.
در حقیقت آموزش و پرورش به مثابه درختی تنومند است که برای تغذیه و باروری میوههایش نیازمند استفاده از منابعی است که با هماهنگی و مساعدت موجبات رشد آن را فراهم میآورند.
از سوی دیگر عناوینی چون خلاقیت، نقادی و نقدپذیری، بارش فکر، پژوهش محوری، مهارتهای زندگی، تغذیه و بهداشت فردی و جمعی و مدرسه شاد زمانی در مدارس عملیاتی خواهند شد که تمامی عناصر این مجموعه به باور لازم برسند و تحول در برنامههای سنتی و یکنواخت آموزش و پرورش به عنوان یک اصل محسوب شود و مورد پذیرش قرار گیرد.
در عصر حاضر شادی و نشاط در فضاهای آموزشی کمرنگ است و دانشآموزان به واسطه یکنواختی برنامهها و مشکلاتی چون سوء تغذیه، روابط انسانی نامناسب، فضاهای آموزشی غیراستاندارد، حجم تکلیف زیاد، امتحانات و ارزشیابیهای اضطراب زا و بسیاری دیگر از دلایل نسبت به حضور در مدارس چندان رغبتی ندارند.
خوشبختانه، با نگاه رویکردی و فرآیند مداری نسبت به آموزش و پرورش و آسیبشناسیهایی که صورت گرفته است، نسبت به این مهم یعنی ایجاد فضاهای بانشاط و شاداب تحت عنوان مدرسه شاد» گامهایی برداشته شده است.
برنامهریزی سازماندهی، کنترل و هدایت مدارس را بر عهده داشته و با نگاهی علمی نسبت به فرآیند تربیت در دانشآموزان هدایتگری میکنند.
از وظایف مهم مدیران در مدارس توجه به روابط انسانی میان خود و سایر عناصر است و پر واضح است که موفقیت یک مدیرعلاوه بر ارتقاء سطح دانش و تخصص حرفهاش در گروه، توجه خاص به روابط انسانی است.
تحلیلگران مسائل آموزشی اعتقاد دارند مهم ترین عامل در ایجاد نشاط و شادابی در مدارس توجه به ابعاد عاطفی و اجتماعی است هرچقدر برنامهها در جهت ی نیازهای عاطفی و روانی دانشآموزان تدوین شود، بروز شادی در دانشآموزان پر رنگتر خواهد بود.
ابراز همدردی، توجه به سلایق دانشآموزان، توجه به تفاوتهای فردی، استفاده از جملات محبتآمیز، توجه به شخصیت دانشآموزان و پرهیز از تنبیه بدنی، اجتناب از مقایسه فردی و تشویق مناسب و بسیاری از شاخصههای دیگر به عنوان فاکتورهای تعیینکننده شادی در مدارس هستند.
مدیران مدارس موظفاند علاوه بر توجه به جنبههای رفتاری و آموزشی در مدارس، با نگاهی جدیتر نسبت به عناوین فوق بستر مناسب را برای ایجاد زمینههای رشد و خلاقیت در کودکان پدید آورند. علاوه بر این آن ها باید در تعاملاتشان با معلمان، مربیان، اولیای دانشآموزان و سایر عناصر با توجه به تأثیر شگرف حسن خلق و حسن معاشرت عمل کنند و صد البته که ارتباط عوامل در تعامل با مدیران مدارس نیز باید چنین باشد.
به طور کلی مدیران در هدایت مجموعه خود تابع دو سبک قانونمداری و یا رفتارمداری هستند که هر یک ویژگیهای مربوط به خود را دارند، مدیران قانونمدار معمولاً به ضوابط و دستورالعملها بیشتر توجه دارند و ارتباطشان با دیگران در سایه اصول رسمی حاکم بر آن مجموعه است.
از طرف دیگر به مشکلات زیرمجموعه در قالب قوانین و دستورالعملها مینگرند. در مقابل مدیران رفتارمدار قرار دارند که نسبت به قوانین تعصب کمتری دارند و به شکل اقتضایی و با تکیه بر تعاملات غیررسمی با عوامل برخورد میکنند. در این نوع مدیریت معمولاً زیرمجموعه رضایت بیشتری از فضای موجود دارد و با انگیزه و علاقه بیشتر فعالیت میکنند.
درباره این سایت